یک صندلی مقابل درِیا
نمی شود شک نکرد
باید چهره غلط اندازش را باور کرد؟؟
این صندلی به طرز مشکوکی مقابل دریاست
دارد در گوش دریا چه زمزمه می کند؟
بی محابا روسری اش را کنار زده...
در این عصر شرجی زده
از سربازان پرتغالی هم خبری نیست
قلعه!
خودش را در ته نقشه مچاله کرده است
خورشید!
_ که دور از چشم جاشوان _
خودش را به آب انداخته
نمی شود از این صحنه گذشت
چقدر این روزها فیلم های صحنه دار را سانسور کرده ایم
این صندلی!
به چشم گرد شده موج شکنها هم بی اعتناست
دارد بین شان چه می گذرد؟؟
این روسری آبی روی دست باد چه می کند؟؟
مد آب از حدود نقشه گذشته است
زیر پای صندلی خالی می شود
_ باید این صحنه را قلم گرفت _
در آب غوطه می خورند
آب از سر صندلی گذشته است ...
**************
بیا این سمت دریا !!** دریا و ساحل منتظرتن !!** خلوتی **
سلام
مرسی از لطفتون
منتظر نوشته های زیباتون هستم
یاد کیش افتادم و ان صندلی رو به دریا و ان قلعه ...
از این بن بست به بعد
کوچه در آبرویی که بر باد رفت
پله ها را می بلعم / از ارتفاعی که دستانمان کوتاه ست
سلام
اپم و منتظر...خوشحال میشم بیاید
گفتم حافظ رو باز کنم هر چی اومد بنویسم می دونی چی اومد....
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوا داران کویش را چو جان خویشتن دارم....
راستی چی شده دیگه نمیای طرف ما؟نکنه قهری؟
................
....oooO..............
.....(....)...Oooo...
......)..(.....(....)....
.....(_ )......)..(.....
...............(_ ).......
... I WAS ............
.......... HERE ......
سلام
مرسیییییییی
سلام . آدینه تان خوش
وقتی تمام می شوی از انتظار لحظه ها ... بگذار تا بازگردم ... در انتظار شب و تا ...
سلام آقای شهرجو عزیز...من چندین بارتماس گرفتم متاسفانه موفق نشدم.اینکه اگر شما بتوانید متن تایپ شده مجموعه شعرتان رادر قالب فایلی برای من ایمیل کنید یا در دیسکتی برام پست کنید خیلی کمک بزرگی در هر چه بهتر شدن مجموعه تان به من خواهید کرد...منتظر پاسختان هستم.حال من سعی می کنم باز باشما تماس بگیرم.ممنون.
بروز نمی شوی ؟
سلام
بروزم
این روزها از هفتمین طبقه ی آسمان آمده ای پایین
جایی نزدیک زمین کوچک
و دستهایت را دراز کرده ای سمت ما
روی پنجه هایم می ایستم
بلندترین نردبان ها را می گذارم زیر پاهایم و تا توان دارم دست هایم را دراز می کنم به سویت
فکر کن
دستهایمان یکی می شود
دوست عزیزم به اشتیاق شعر تازه آمدم ...
از نقدت ممنونم.
اینترنت من ۱۰ روز قطع بود .وقتی برگشتم با این فاجعه روبرو شدم .نمی دانم کدام بی مایه ایی از زیان من در وبلاگم و وبلاگ دوستان کامنت های شرم آوری گذاشته و آنها هم بدون هیچ تاملی آنچه برون از مروت و ادب است نوشتند .عزیز اگر چیزی را به نام من دریافت کردید با این مضامین بدانید نه در شان ادبیات است نه من که نام آن را با خود می کشم .
شاعر باشی و شاد .
سلام!من به روزم و منتظر نقد و نظر ارزشمند شما
عالی بود یه سری به ما هم بزن
سلام . شرمندم که دیر هندم سر امزد / ببخشید / شعرت هم خیلی توپ هسته / ای کاش بندری هم تنوشته ...!
پر مفهوم وپر نغز بود
i love that i may live
به قول انگلیسی ها من عشق می ورزم تا زنده بمانم
سلام . من مشکل داشتم با قالب . اما انگار این یکی دیگه با من بازی اش گرفته ... چشم شیطون کر !!!!!! قالب جدید به راهه . منتظر نظرای قشنگت هستم مثه همیشه ...
از کدام پنجره تو را نگاه کنم ؟ با کدام مداد عطر تو را بنویسم ؟ لای کدام سبزه تو را بجویم ؟ مثل هر سال روی طاقچه ی ترک خوده ی اتاقم بنشبن ! بگذار گندمها یم از شادی سرشان را به سقف بزنند .
سلام. خیلی عالیه.موفق باشید...
سلام عزیز .نمیخوای آپ کنی ؟
ممنون از حضور سبزت دوست عزیز . شما اتونی برای شعروت یک خواننده خوب پیدا بکنی که اجرا شو بکنت نظر خودت چن دوست عزیز . . . ؟
سلام!من قبلا نظرمو راجع به این کار گفتم!سلام
salam mesle kesi ke man ono ghablan didam ba ye chatre siya ro saresh ba hamash be khodam migam in baron band namiyad midoni khili delam baraye in karat tang shode bod aziz man be rozam sar bezani koli shad misham
یه سر بدو ضرر ناکنی
سلام... پری چهارشنبه هام بعد از مدتها بروز شد... منتظرتان هستم.
سمت دیریا ؟ سرکوچه .
خوب سمت دیریا که توا بری باید از سر کوچه رد بکنی مگه نه ؟ ولی مه تا حالا نمدیدن تو از سر کوچه رد بکنی /
هنوز وقت آپ کردن نشده عمو یدالله ؟!!
سلام! من به روزم
سلام
خوبین؟
کجایین شما؟
سلام با علاقه خواهم خواند
سلام مجدد
سلام /شاید ابشار ماهم دیدنی بود بیا بنویس /به روزم
سلام! من به روزم و منتظر نقد و نظر شما
سلام/ تازه های ادبی به روز شد.
سلام زیبا بود ..و آب از سر زندگی هم گذشته است
موفق باشید